نامه ای سرگشاده به اعضای فرهنگستان زبان و ادب پارسی
بودجه فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای سال 1393 رقم 8 میلیارد و 400 میلیون تومان در نظر گرفته شده است و اعضای فرهنگستان فارسی طی یک دهه حدود 38 هزار کلمه را معادل یابی کرده اند. یعنی به طور متوسط، هر سال 3 هزار و 800 کلمه. با این حساب آنها برای ساخت هر کلمه دست کم 2100000 تومان خرج کرده اند.

با سلام و تحیات
استادان مسلم معظم، اعضای محترم فرهنگستان زبان و ادب پارسی
آنگونه که مستحضرید حسن روحانی در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و در بیانیه شماره ۳ خود که در رابطه با مساله اقوام بود، برنامههای خود را در این باره توضیح داد. از جمله موضوعاتی که رییس جمهوری به آنها اشاره کرد تدریس زبان مادری ایرانیان (کردی، ترکی آذربایجانی، عربی و...) به طور رسمی، در سطوح مدارس و دانشگاهها دراجرای کامل اصل ۱۵ قانون اساسی بود.
وی همچنین در جمع مردم تبریز وعده تاسیس فرهنگستان زبان و ادب ترکی آذربایجانی در شهر تبریز، در دولت تدبیر و امید را داد.
حال بگذریم که علی یونسی، دستیار ویژه روحانی در مساله اقوام بعدها چه گفت و پیشتر علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش دولت بنفش در رابطه با آموزش زبان مادری چه قولی داده بود. بگذریم و بگذارید از قانون اساسی و حقوق آموزش به زبان مادری و از اسناد و معاهدات حقوق بشری، مانند منشور زبان مادری، اعلامیه جهانی حقوق زبانی هم، بگذریم. اصلا از بعد روانی آموزش کودک با زبانی غیر از زبان مادری هم می گذریم.
ابتدا به ساکن می خواهم نقدی بر کارکرد خود شماها داشته باشم:
بودجه فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای سال 1393 رقم 8 میلیارد و 400 میلیون تومان در نظر گرفته شده است و شما طی یک دهه حدود 38 هزار کلمه را معادل یابی کرده اید. یعنی به طور متوسط، هر سال 3 هزار و 800 کلمه. با این حساب شما برای ساخت هر کلمه دست کم 2100000 هزار تومان خرج کرده اید. به عبارتی اگر هر بشکه نفت را به طور متوسط 100 دلار نظر بگیریم، 7 بشکه نفت فروخته ایم تا شما یک کلمه بسازید. البته معادل یابی برای عدم اضمحلال زبان ملی جای تقدیر دارد اما گاها ترکیباتی برای یک کلمه می سازید که «موجب ادخال سرور در قلوب مومنین» می شود. قطعا شما هم شنیده اید که مردم به «درازآویز زینتی» و «کش لقمه» شما چقدر خندیده اند؟ و فاجعه بارتر که اینها اصلا معادل فارسی هم نیستند. مثلا در ترکیب نامزین «درازآویز زینتی» کلمه «زینت» عربی است و در ترکیب کشدار «کش لقمه»، کلمه، لقمه هم عربی است.!
به هر حال فرهنگستان زبان و ادب فارسی وظایف دیگری از جمله گسترش زبان فارسی در اقصی نقاط جهان پهناور دارد که اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، در این زمینه هم موفق نبوده اید.
اگر از نقد کارکرد شما بگذریم، به واکنش های شما اساتید معظم در قبال موضوع تدریس زبان مادری در مدارس می رسیم. حقیقتا جای تاسف دارد که شما اساتید، تدریس زبان مادری را برای اقوام برنمی تابید و طرح چنین موضوعی را توطئه انگلستان می دانید. همانگونه که شما حق دارید از زبان مادری خود دفاع کنید، یک ترک، یک عرب و یک کرد و بلوچ هم این حق را دارد و سفارش امیرالمومنین به فرزندش امام حسن مجتبی در این بحث مصداق می یابد که «آنچه را برای خود می پسندی، برای دیگران هم بپسند و آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم مپسند».
چندی است که برخی از دوستان به بهانه تجزیه طلب بودن فعالان قومی، اقوام را از تحصیل و تدریس زبان مادریشان بر حذر می دارند و هرجا یک فعال قومی از حق تحصیل زبان مادری دم می زند، به وی انگ «پان فلان» بودن می زنند و بدین ترتیب فرد در یک وضعیت «آچمز» قرار می گیرد تا نتواند از حقوق خویش دفاع کند.
اما بهتر است تمام این مسائل با گفت وگو به سرمنزل مقصود برسند و روزی نیاید که اگر «پرده برافتد نه تو مانی و نه آن» و کاش شما استادان معزز مکرم هم بر این حق صحه می گذاشتید که تدریس زبان مادری برای کودکان محروم مناطق قومی، نه یک امر پیچیده، که یک حق مسلم است.
اینک اگر چه با بیانات اخیر جناب علی یونسی در گفت وگو با یکی از روزنامه ها، انتظار می رود «قول حسن» روحانی، قول گول باشد، اما انتظاری که از شما می رود، احترام به زبان، ادب، فرهنگ و هنر اقوام و تمکین کردن به خواسته اقوام مبنی بر تحصیل و تدریس به زبان مادری است.
میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت/ می خواری و مستی ره و رسم دگری داشت
در ضمن من این نامه را به زبان فارسی نوشتم، راستی اندکی فکر کنید و بشمارید که در سایه تلاش های شما، چند کلمه فارسی در یک نامه 700 کلمه ای، بود؟
با احترام: محمود ابراهیمی سعید- روزنامه نگار